آموزش ارز دیجیتال و فارکس

0 تا 100 آموزش پرایس اکشن

0 تا 100 آموزش پرایس اکشن

0 تا 100 آموزش پرایس اکشن

در این مقاله به آموزش 0 تا 100 آموزش پرایس اکشن خواهیم پرداخت؛ “Price action” پرایس اکشن یک روش معاملاتی است که یادگیری آن می‌تواند بازدهی معاملات فعالان بازار سرمایه را به شکل قابل توجهی افزایش دهد.

در این روش معامله‌گر با استفاده از چارت قیمتی خام و بدون استفاده از هیچ‌گونه اندیکاتوری به پیش‌بینی و معامله اقدام می‌کند.

بر اساس این استدلال که در یک چارت قیمتی و در دوره‌های زمانی مختلف، تغییرات قیمت نشان‌دهنده اعتقادات، احساسات و پیش‌بینی‌های مجموعه کسانی است که در بازار فعالیت دارند. بنابراین در پرایس اکشن سعی می‌شود با شناخت این‌گونه موارد، آینده را پیش‌بینی کرد.

پرایس اکشن چیست

پرایس اکشن یک روش معامله‌گری است که برای آن لازم است معامله‌گران تحلیل حرکت قیمت بازار را بر اساس استراتژی‌های مختلف پرایس اکشن انجام دهند. این روش معامله‌گری بر اساس مطالعه تاریخچه قیمتی اوراق بهادار انجام می‌شود تا به دنبال سرنخ‌هایی برای حرکت بازار باشند. برای این منظور، معامله‌گران از شاخص‌های پرایس اکشن مانند میله‌های قیمتی استفاده می‌کنند تا نمودار حرکت قیمت را بررسی کنند و تحلیل کنند.

هدف اصلی پرایس اکشن پیش‌بینی حرکت بازار است. این روش معامله‌گری بر این فرض استوار است که تاریخچه حرکت قیمت، نشان‌دهنده اعتقادات، احساسات و پیش‌بینی‌های معامله‌گران در بازار است. با تحلیل حرکت قیمت در دوره‌های زمانی مختلف و در چارت قیمتی، معامله‌گران به سرنخ‌های موثر برای تصمیم‌گیری درباره معاملات خود دست پیدا می‌کنند.

در مجموع، پرایس اکشن به عنوان یک روش معامله‌گری شناخته شده است که به معامله‌گران امکان می‌دهد با استفاده از تحلیل حرکت قیمت و پرداختن به روندها و میله‌های قیمتی، بهترین تصمیمات معاملاتی خود را اتخاذ کنند. با درک و استفاده از پرایس اکشن، می‌توان بازدهی معاملات فعالان بازار سرمایه را به شکل قابل توجهی افزایش داد.

ابزارهای مورد نیاز برای تحلیل پرایس اکشن

برای تحلیل پرایس اکشن از ابزارهای متعددی استفاده می‌شود که عبارتند از:

سطوح پشتیبانی و مقاومت،

الگوهای قیمتی،

خطوط روند،

کانال‌های قیمتی،

موج‌شناسی.

آموزش پرایس اکشن

آشنایی با کندل‌ها

برای شروع آموزش پرایس اکشن، باید با کندل‌ها آشنا شویم. کندل یا شمع (Candle) نموداری مستطیل شکل است که برای نمایش قیمت‌های بازار مورد استفاده قرار می‌گیرد. هر کندل دارای سه بخش است:

سایه بالای کندل (upper shadow)، سایه پایین کندل (lower shadow) و بدنه (body).

بدنه کندل نشان‌دهنده بازه قیمتی (اختلاف بین قیمت باز شدن و قیمت بسته شدن) در یک بازه زمانی خاص است. در صورتی که بدنه کندل سفید باشد، قیمت بسته شدن از قیمت باز شدن بیشتر است. در صورتی که بدنه کندل سیاه باشد، قیمت بسته شدن از قیمت باز شدن کمتر است.

سایه بالای کندل نشان‌دهنده بالاترین قیمتی است که در طول آن بازه زمانی به دست آمده است .

 سایه پایین کندل نشان‌دهنده پایین‌ترین قیمتی است که در طول آن بازه زمانی به دست آمده است.

کندل‌ها به تحلیل‌گران تکنیکال کمک می‌کنند تا به طور قابل توجهی به تحلیل بازارهای مالی بپردازند. این نوع تحلیل با استفاده از کندل‌ها به نام تحلیل کندلی (Candlestick analysis) مشهور است. در این نوع تحلیل، الگوهای مختلف کندل‌ها به کار می‌روند و برای تشخیص تغییرات قیمت و شناسایی نقاط ورود و خروج از بازار، استفاده می‌شوند.

برخی از الگوها و استراتژی های مهم پرایس اکشن

شناخت الگوها و استراتژی های پرایس اکشن برای هر کسی که قصد تحلیل نمودار بازارهایی مانند بازار سهام، بازار فارکس، کالا و غیره را دارد، بسیار ضروری است. در غیر اینصورت، ممکن است با مشکلاتی در مسیر تحلیل بازار مواجه شود. در ادامه، استراتژی ها و الگوهای مهم پرایس اکشن را بررسی می­کنیم.

الگوی کندل خسته Exhaustion Bar

یکی از الگوهای تحلیلی در بازارهای مالی، الگوی Exhaustion Bar نام دارد. این الگو بیانگر وقایعی است که در حال رخ دادن هستند. به طور کلی، در بازار مالی، هر گروهی که موفق به کنترل بازار می­شود، پس از مدتی خسته می­شود و توان خود را از دست می­دهد. به همین دلیل، گروه مقابل وارد عمل می­شود و قدرت در دست آنها قرار می­گیرد.

زمانی که فروشندگان خسته می­شوند، خریداران وارد بازار شده و ابتکار عمل را به دست می­گیرند. اما واضح است که هنگامی که خریداران خسته می­شوند، فروشندگان به دلیل قدرت در دست داشتن، می­توانند کنترل بازار را به دست بگیرند.

الگوی کندل برگشتی  Reversal Bar

در این الگو، در حالت صعودی بازار، اگر قیمت زیر نقطه کمینه (Low) کندل قبلی قرار بگیرد، این نقطه به عنوان حمایت قوی شناخته می‌شود. این حمایت به اندازه کافی قوی است تا باعث بسته شدن قیمت بالاتر از نقطه کمینه کندل قبلی شود و نشانه‌ای برای حرکت بازگشتی صعودی فراهم شود.

اما در حالت نزولی، بازار شاهد مقاومت قدرتمندی در بالای نقطه بیشینه (High) کندل قبلی است. این مقاومت به اندازه‌ی کافی قوی است که باعث عقب کشیدن خریداران و قدرت یافتن فروشندگان می‌شود. به گونه‌ای که قیمت پایین‌تر از نقطه بیشینه کندل قبلی بسته می‌شود.

 الگوی پولبک با سه کندل Three­Bar Pullback

الگوی پولبک با سه کندل Three-Bar Pullback به معنای بازگشت به سمت روند قبلی در بازار است. این الگو زمانی اتفاق می‌افتد که بازار در حال حرکت در یک روند مشخص است و به سطوحی می‌رسد که نمی‌تواند آن را شکست دهد و در نتیجه با یک بازگشت سه کندلی پولبک می‌کند. کندل اول در این الگو به عنوان کندل قوی‌تر، سطح مورد نظر را شکست می‌دهد و سه کندل بعدی با بازگشت به قیمت‌های قبلی روند را ادامه می‌دهند. با تشخیص این الگو، می‌توان با درصد بالایی پیش‌بینی کرد که روند قبلی ادامه خواهد یافت.

الگوی چکش Hammer

الگوی چکش (Hammer) نیز با یک کندل شکل می‌گیرد و شباهت بسیاری به الگوی مرد دارآویز دارد. این الگو در انتهای یک روند نزولی به رنگ سبز یا قرمز ظاهر می‌شود، اما برای تأیید تغییر روند به سمت صعود، بهتر است سبزرنگ باشد. بدنه کندل الگوی چکش مربعی و کوچک است و در حالت ایده‌آل دارای یک سایه پایین بلند با طول حداقل دو یا سه برابر طول بدنه کندل است، و فاقد یا دارای یک سایه بالایی بسیار کوچک است.

الگوی چکش نشان‌دهنده بازگشت احتمالی روند فعلی است و معامله‌گران برای تأیید آن به کندل بعدی توجه می‌کنند. اگر پس از شکل‌گیری الگوی چکش، شاهد یک کندل باشیم که به بالای الگو صعود کرده است، احتمال بازگشت روند افزایش پیدا کرده و می‌توان به خرید پرداخت.

الگوی سه سرباز سفید Three White Solders Pattern

الگوی سه سرباز سفید در پایان یک روند نزولی شکل می‌گیرد و از سه کندل صعودی که بدون سایه هستند یا دارای سایه‌ای بسیار کوچکی هستند تشکیل می‌شود. این الگو نشان‌دهنده شروع یک روند صعودی قوی است.

در این الگو، کندل صعودی دوم باید باز شود و بسته شود در دل بدنه کندل صعودی اول و بالاتر از بدنه آن. کندل صعودی سوم هم باید باز شود و بسته شود در دل بدنه کندل دوم و بالاتر از بدنه آن. هرچه بلندی بدنه کندل‌ها بیشتر باشد، اعتبار الگو بیشتر می‌شود، و کوتاه بودن بدنه کندل سوم اعتبار آن را کاهش می‌دهد.

الگوی پین بار Pin Bar

Pin Bar یکی از الگوهای مهم در پرایس اکشن است که با سایه‌های بلندش به شکل موقتی یک سطح مقاومت یا حمایت را می‌شکند و تریدرها را به سمت اشتباه هدایت می‌کند. این الگو می‌تواند هم در جهت روند اصلی و هم در جهت خلاف روند شکل گیرد. ظاهر آن به این صورت است که به خطوط حمایت و مقاومت نفوذ کرده و سپس قیمت در آن سطح نمانده و برگشته که نشان می‌دهد قدرت کافی برای شکست مقاومت یا حمایت را ندارد.

برای مثال، در یک روند نزولی، قیمت به یک حمایت در مسیر خود می‌رسد و ممکن است ابتدا قیمت سطح حمایت را شکسته ولی پس از مدتی به دلیل قدرت بیشتر خریداران نسبت به فروشندگان، قیمت مجدداً به سطح بالای خط حمایت بازمی‌گردد و این نشانه‌ای از برگشت روند بازار و تبدیل روند به صعودی است. با تشخیص این الگو می‌توانیم با درصد بالایی پیش‌بینی کنیم که روند قبلی ادامه خواهد یافت.

الگوی بازگشتی دو شمعی Two­Bar Reversal

الگوی بازگشتی دو شمعی مانند دیگر الگوهای بازگشتی، به کار می‌رود. در صورتی که فشار خرید بر روی سطح حمایت بالا باشد، وقوع الگوی بازگشتی دو شمعی مثبت و مانند Bullish Two-Bar Reversal با احتمال بیشتری همراه خواهد بود.

در مقابل، در حالت برعکس و در صورت وجود فشار فروش بر روی سطوح مقاومت، احتمال وقوع الگوی Bearish Two-Bar Reversal نیز وجود دارد. با درک و شناخت الگوهای بازگشتی، می‌توانید بهترین تصمیمات مبتنی بر تحلیل تکنیکال برای معاملات خود را بگیرید.

الگوی بازگشتی سه شمعی Three-Bar Reversal

الگوی Three-Bar Reversal نشان دهنده چرخش بازار است. در مقایسه با سایر الگوهای بازگشتی، این الگو حالت محافظه‌کارانه‌تری دارد. با سه کندل، این الگو تلاش می‌کند تریدرها را راضی کند و از کندل سوم به منظور تأیید تغییر جهت بازار استفاده می‌شود.

در واقع، در یک الگوی Three-Bar Reversal، کندل اول نشان دهنده نزولی بازار است و کندل دوم معمولاً به صورت یک doji یا یک کندل با بدن کوچک بوده و نشان دهنده عدم قطعیت است. در نهایت، کندل سوم نشان‌دهنده یک حرکت صعودی است که اگر با بالاترین نقطه کندل اول برابر یا بیشتر باشد، به‌عنوان تأییدیه برای یک الگوی Three-Bar Reversal در نظر گرفته می‌شود.

این الگو به عنوان یک ابزار تحلیلی مفید برای تریدرها و سرمایه‌گذاران به‌شمار می‌آید، زیرا می‌تواند به‌عنوان یک سیگنال قدرتمند برای تغییر جهت بازار در نظر گرفته شود.

الگوی دوجی

در الگوی دوجی، قیمت باز شدن و بسته شدن برابر یا بسیار نزدیک به هم هستند و به همین دلیل این کندل‌ها فاقد بدنه یا دارای بدنه‌ای بسیار کوچک هستند. الگوی دوجی در روندهای صعودی و نزولی شکل می‌گیرد و نشان‌دهنده بلاتکلیفی معامله‌گران و وجود هیجانات کاذب در خریداران و فروشندگان است. این الگوی کندلی، با توجه به طول سایه و نقطه باز و بسته شدن قیمتی، به چهار دسته دوجی پایه بلند (Long Legged Doji)، دوجی صلیب (Cross Doji)، دوجی سنگ قبر (Grave Stone Doji) و دوجی سنجاقک (Dragonfly Doji) تقسیم می‌شود.

الگوی مارابوزو

الگوی مارابوزو (Marubozu Pattern) یک الگوی کندل‌استیک است که نشان‌دهنده تداوم روند فعلی قیمت و قدرت آن است. این الگوی کندل‌استیک، دارای بدنه‌ای بلند و بدون سایه است و به دو صورت صعودی و نزولی قابل مشاهده است.

مارابوزوی صعودی، کندلی با بدنه‌ای بلند و رنگ سبز (یا سفید) است که نشان‌دهنده غلبه خریداران بر فروشندگان و کنترل قیمت توسط آنهاست. به عبارت دیگر، در این الگو، قیمت به شدت افزایش می‌یابد و بدون وقفه به سمت بالا حرکت می‌کند.

در مقابل، مارابوزوی نزولی، کندلی با بدنه بلند و رنگ قرمز (یا سیاه) است که نشان‌دهنده غلبه فروشندگان بر خریداران و کنترل قیمت توسط آنهاست. به عبارت دیگر، در این الگو، قیمت به شدت کاهش می‌یابد و بدون وقفه به سمت پایین حرکت می‌کند.

در هر یک از الگوهای کندلی مارابوزوی صعودی یا نزولی، بلندی کندل، نشان‌دهنده قدرت و توانایی روند فعلی است. همچنین، رنگ کندل (سبز یا قرمز)، نشانگر خوش‌بینی یا بدبینی معامله‌گران به سهم موردنظر و روند آینده آن است.

پرایس اکشن RTM

پرایس اکشن RTM یکی از انواع پرایس اکشن مدرن است که با خواندن و تحلیل معاملات بزرگ، حرکت بعدی بازار را پیش‌بینی می‌کند و به شما دید مناسبی از گام بعدی می‌دهد. این پرایس اکشن به نوعی دنباله‌رو یا مقلد تریدرهای بزرگ بازار است و به زمان و نحوه ورود و خروج آن‌ها توجه زیادی می‌کند.

شعار اصلی RTM “Read the market, please!” است و رسالت این پرایس اکشن در بازار نیز همین است. RTM یک سبک خاص پرایس اکشن در بازار سرمایه است که بر توجه به قیمت‌های قبلی بازار تاکید دارد.

یکی از ویژگی‌های منحصر به فرد پرایس اکشن RTM عدم نیاز به استفاده از اندیکاتور است که برای بسیاری از سرمایه‌گذاران جذاب است.

پرایس اکشن لنس بگز

در استراتژی لنس بگز، با شناسایی روندهای گذشته و بررسی روندهای فعلی بازار، سعی می شود تا روند آتی بازار پیش بینی شود. با توجه به محدودیت های زمانی، این روش می تواند به دست آوردن سود دائمی کمک کند. در سبک لنس بگز، باور دارند که قیمت در بازار در محدوده ترس و طمع قرار دارد و هر زمانی که معامله گر متوجه اشتباه خود شود، از معامله انصراف می دهد.

با توجه به این سبک، فرصت های معاملاتی زمانی به دست می آیند که معامله گران دیگر در ترس قرار دارند. به عبارت دیگر، معامله­گران از ترس معامله­گران دیگر به سود می­رسند. در این روش، هدف اصلی، معامله در جهت روند اصلی و در مخالفت با ضعف حرکات بازار است. به عبارت دیگر، استراتژی لنس بگز، یک روند ضعیف را شناسایی کرده و سپس در جهت مخالف با آن معامله انجام می دهد.

اینساید بار پس از شکسته حمایتی یا مقاومتی

پس از شکست حمایتی یا مقاومتی، الگوی “اینساید بار” یک سیگنال قدرتمند برای ادامه روند فعلی است. در این الگو، چندین شمع کوچک در کنار هم قرار می‌گیرند و با شکل‌گیری آنها، قیمت شروع به پیچیدن به دور سطح مقاومتی یا حمایتی می‌کند. در این شرایط، معامله‌گرانی که قدرت را در دست دارند، سعی می‌کنند قیمت را کاهش دهند و سهم بیشتری را جمع‌آوری کنند.

با تلاش فروشندگان و خریداران، امیدواریم سطح حمایتی یا مقاومتی شکسته شود و قیمت سریعا افت یا رشد کند. این الگو همچنین می‌تواند برای تعیین حد ضرر معامله مورد استفاده قرار گیرد.

اوتساید بار خارج از سطح حمایتی و مقاومتی

در الگوی اوتساید بار، قیمت بالاترین شمع بیرونی از قیمت بالاترین شمع داخلی بیشتر است. همچنین، قیمت کمترین شمع بیرونی از کمترین قیمت شمع داخلی کمتر خواهد بود و در نتیجه، شمع داخلی توسط شمع بیرونی پوشیده می‌شود. وقتی الگوی اوتساید بار پس از شکست محدوده مقاومتی شکل می‌گیرد، این نشان‌دهنده تغییر روند از نزولی به صعودی است. بنابراین، پس از تشکیل کامل الگو و اطمینان از تغییر روند، می‌توان به خرید پرداخت.

نحوه استفاده از پرایس اکشن در معاملات

پرایس اکشن، به عنوان یک منبع داده وسیع در نظر گرفته می‌شود که تمام ابزارهای معاملاتی از آن ساخته می‌شوند و مانند اندیکاتور‌ها به عنوان یک ابزار معاملاتی در نظر گرفته نمی‌شود.

معامله‌گران حرفه‌ای و با تجربه بازار، برای تعیین نقاط ورود و خروج، حد ضرر معامله و تشخیص الگوهای معاملاتی، از استراتژی‌های متفاوتی کمک می‌گیرند و از یک استراتژی برای تمام سهام و بازارها استفاده نخواهند کرد. زیرا این کار موجب از دست رفتن فرصت‌های معاملاتی بسیاری می‌شود و در مواردی حتی موجب ضرر معاملاتی خواهد شد.

به طور کلی، در اغلب موقعیت‌های ایجادشده، از دو مرحله زیر برای تحلیل و بررسی و تصمیم‌گیری استفاده می‌شود:

– تشخیص وضعیت فعلی بازار و شناخت نقاط قوت و ضعف آن.

– تشخیص فرصت‌های معاملاتی متناسب با وضعیت فعلی بازار و به کارگیری استراتژی مناسب.

به این ترتیب، استفاده از پرایس اکشن در معاملات به عنوان یکی از منابع داده، می‌تواند به تحلیل و بررسی وضعیت فعلی بازار کمک کند و در تصمیم‌گیری برای ورود به یا خروج از معاملات موثر باشد.

پرایس اکشن بدون تاخیر: استراتژی موثری برای معامله گران

با آموزش پرایس اکشن، معامله گران تنها با توجه به حرکات مستقیم قیمت، بدون نیاز به استفاده از ابزارهای کمکی مانند الگوها و اندیکاتورها که اغلب با تاخیر از حرکات گذشته بازار تحلیل ارائه می‌دهند، به تحلیل تکنیکال و ترید مناطق با احتمال سود دهی بالا می‌پردازند.

باید به یاد داشت که تمامی اندیکاتورها، مشتقی از قیمت (پرایس) هستند و بر اساس فرمول های ریاضی مختلف، نمودارهای جدیدی را نمایش می‌دهند. به زبان ساده تر، زمانی که شما تصمیم به تفسیر چارت و قیمت بر اساس اندیکاتورها دارید، به جای علت اصلی، به دنبال معلول هستید و این باعث می‌شود همیشه از معامله گرانی که با سبک پرایس اکشن معامله می‌کنند، چند گام عقب‌تر قرار بگیرید.

بازارهایی که می‌توان از پرایس اکشن در معاملات استفاده کرد

سبک پرایس اکشن در تمامی بازارهای مالی، از جمله بورس سهام تهران، بورس کالا، آتی زعفران، ارز و سکه و طلا، جفت‌ ارزها، ارز دیجیتال مثل بیتکوین، آپشن و در تمامی تایم‌فریم‌ها (کوتاه مدت و بلندمدت) کاربردی و قابل استفاده است.

 این سبک معاملاتی، با بر اساس تفسیر مستقیم حرکات قیمت، به تحلیل تکنیکال و ترید مناطق با احتمال سود دهی بالا می‌پردازد و از استفاده از ابزارهای کمکی مانند اندیکاتورها و الگوهایی که عموماً بر اساس حرکات گذشته بازار و با تاخیر تحلیل ارائه می‌دهند، صرف نظر می‌کند.

مزایای استفاده از پرایس اکشن

روش پرایس اکشن یک روش موثر و کاربردی برای معامله در بازارهای مالی است.

یکی از مزایای این روش، عدم نیاز تریدرها به نرم‌افزارهای اضافی برای تحلیل بازار است. این روش با استفاده از کندل‌ها، بار، نقطه یا هر نمودار دیگری، اطلاعات مورد نیاز تریدرها را فراهم می‌کند.

این روش در هر موقعیت و تمام بازارهای مالی مانند بازار فارکس، باینری آپشن، بازار بورس، کالا، سهام، ارزهای دیجیتال و… قابل استفاده است و با تمام نرم‌افزارهای معاملاتی (مانند متاتریدر، نینجا تریدر، ترید استیشن و…) سازگار است.

یکی از ویژگی‌های مهم این روش، عدم نیاز به اطلاعات تاریخ گذشته در معاملات است. با این حال، معامله‌گران برای ورود به معاملات الگوهای نموداری نوسانات قیمت، حجم معاملات و سایر اطلاعات بازار را با هم ترکیب می‌کنند. یکی از مزایای این روش، عدم وجود تداخل اطلاعات در آن است.

با وجود تمام ویژگی‌های مثبت این روش، کلید اصلی یادگیری پرایس اکشن صرف زمان و تمرین مداوم است. لذا برای بهره‌وری کامل از این روش، تمرین و آموزش مداوم ضروری است.

در صورتی که درباره ارز های دیجیتال اطلاعاتی ندارید پیشنهاد می کنیم مقالات مربوط به آموزش ارز دیجیتال را در سایت بینگ ایکس فارسی دنبال کنید.

جهت ورود و ثبت نام در صرافی بینگ ایکس کلیک کنید
4.8/5 - (105 امتیاز)

نظر (2)

  1. سعید

    درود بر شما. ممنون از این همه محتواهای جامع و کاربردی سایت.
    چیکار کنم حد ضررم نخوره؟ من همه معاملاتم حد ضررم زده میشه.

    1. سلام و عرض ادب. وقتتون بخیر و شادی. ممنون از همراهی تون
      گام‌های ساده استراتژی تعیین Stop loss که باید به آن‌ها پایبند باشید:
      1- تعریف پلن یا استراتژی معاملاتی
      قبل از انجام هر کاری ابتدا پلن کتبی و معاملاتی خود را مشخص کنید. توجه داشته باشید که انتخاب روش و قوانین مشخص در آغاز، می‌تواند در بهینه‌تر شدن محل تنظیم حد ضرر بسیار مفید و موثر واقع شود.
      2- استراتژی معاملاتی خود را بسنجید
      آزمودن بازدهٔ استراتژی معاملاتی به شما این امکان را می‌دهد تا بر اساس داده‌های تاریخی قیمت، عملکرد سیستم حد ضرر معاملات خود را بدست آورید. سپس نتایج به دست آمده را مرور کنید تا کاربردی‌ترین موارد را شناسایی و بررسی کنید. تایم‌فریم‌ها و جفت‌ارزهای مختلف را نیز محک بزنید و از میان آن‌ها پربازده‌ترین‌ را بر اساس استراتژی خود انتخاب کنید.
      3– بهبود استراتژی معاملاتی و سنجش مجدد آن
      در صورتی که پلن شما سودآور نبود، وقت آن است که دست بکار شوید و تغییرات لازم را در آن اعمال کنید. حتی اگر نتایج استراتژی شما خوب پیش رفته است، آزمایش ایده‌های نو را نادیده نگیرید؛ ممکن است در این بررسی‌ها سیستم سودآورتری به ذهن شما راه یافت. از خلاقیت نترسید، بعضی اوقات عجیب‌ترین ایده‌ها سودآورترین هستند! بعد از دست پیدا کردن به یک استراتژی مناسب، دیگر نوبت گام نهادن به مرحله چهارم است.
      4- هرگز از ارتقاء و تقویت استراتژی معاملاتی خود غافل نشوید
      حالا زمان محک زدن نتایج استراتژی است. یک حساب آزمایشی ایجاد کرده و با اقدام به شروع معاملات در آن، نتایج را زیر ذره‌بین دقت قرار دهید. محدودیت‌ها و اشکالات در این مرحله به تدریج آشکار خواهند شد، بنابراین اینجا می‌توانید در استراتژی خود را تغییرات لازم را اعمال کنید و شکل نهایی آن را معین کنید.
      4 روش تعیین حد ضرر:
      وش اول برای تنظیم حد ضرر:
      آسان‌ترین و عمومی‌ترین روش، تنظیم حد ضرر بر اساس درصدی از سرمایه است. این استراتژی حد وسط ندارد! استاپ لاس یا حد ضرر در این روش مبتنی بر درصدی معین از حساب معاملاتی تنظیم می‌شود. اجازه دهید با یک مثال به توضیح این روش بپردازیم. برای نمونه، تصور کنید شما یک بیت کوین دارید و نگران این هستید که قیمت آن به زیر مقدار کنونی آن برسد. پس نقطه‌ای را برای آن مشخص می‌کنید و به صرافی می‌گویید زمانی که قیمت بیت کوین به زیر این نقطه رسید، به طور خودکار بیت کوین شما را بفروشد.
      در اینصورت اگر قیمت آن به کمتر از مقدار مشخص شده برسد، دارایی شما نقد شده و از ضرر بیشتر جلوگیری کرده‌اید؛ همچنین شما قادر هستید در نوبت بعد که قیمت پایین‌تر رفت، اقدام به خرید مجدد کنید. اما اشکال اینجا است که امکان دارد از خواب بیدار شوید و قیمت بیت کوین دوباره به بالای مقدار تعیین شده شما رسیده باشد؛ در نتیجه شما مجبور هستید که در بالای مقدار تعیین شده خود دوباره اقدام به خرید کند و این یعنی ضرر! پس بهتر است حد ضرر را مطابق با شرایط و محیط بازار یا قوانین استراتژی تعیین کنید، نه اینکه چه‌مقدار از سرمایه خود را حاضر به از دست دادن هستید.
      روش دوم برای تنظیم حد ضرر:
      راه دیگر تنظیم حد ضرر استراتژی میانگین متحرک حمایتی و مقاومتی است که روشی مناسب برای استراتژی‌های معاملاتی پیرو روند محسوب می‌شود. این اندیکاتور به صورتی پویا و دینامیک، سطوح مقاومت و حمایتی را با توجه به حرکات قیمت در بازار در اختیار معامله‌گر می‌گذارد. میانگین متحرک برای دوره‌های مختلف اطلاعات متفاوتی را نمایش می‌دهد و هرچه طول مدت دوره کاهش یابد، خطوط میانگین متحرک رفتار حرکتی نزدیکتری به نمودار قیمت خواهند داشت. استراتژی میانگین متحرک حمایتی و مقاومتی یک استراتژی کاملا ساده است. این استراتژی قدرت زیادی در شناسایی تغییر روند دارد و زمانی که سیگنالی صادر کند به احتمال خیلی زیاد شاهد تغییر حرکت قیمت‌ها خواهیم بود. گاهی بعضی از معامله‌گرها در استراتژی‌ها خود برای یافتن محل چرخش و بازگشت بازار نیز از این روش استفاده می‌کنند.
      روش سوم برای تنظیم حد ضرر :
      یک روش متفاوت در تعیین Stop loss، حد ضرر بر اساس زمان به جای پارامترهای قیمت است. به عنوان نمونه، تریدر یا سرمایه‌گذار باید بعد از پایان یک بازه زمانی مشخص مثلا انتهای روز و بدون در نظر گرفتن نتیجه، موقعیت را ببندد و از بازار خارج شود. شاید بتوان چشم‌پوشی از وضعیت واقعی بازار در این روش را عامل اصلی کاهش محبوبیت آن در مقایسه با سایر استراتژی‌ها دانست.
      روش چهارم برای تنظیم حد ضرر:
      روش چهارم استفاده از استراتژی اندیکاتور پارابولیک سار ParabolicSar & RSI استاپ لاس است. این استراتژی با دقت بالایی روند را شناسایی می‌کند و معامله‌گر با معامله در جهت روند از بازار سود می‌گیرد. در واقع این استراتژی هم در تشخیص روندهای صعودی کوتاه مدت و بلند مدت؛ و هم در تشخیص روندهای نزولی یا حتی در بازارهایی که قابلیت معامله دو طرفه را دارند، کاربرد دارد. این اندیکاتور مانند مابقی اندیکاتورها به‌تنهایی کامل نیست و تکمیل‌کننده‌ حرکات قیمت و اندیکاتورهای دیگر است، اما در پیروی و تأیید روند به‌خوبی عمل می‌کند.

دیدگاه خود را اینجا قرار دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *