معامله گران در بازار سهام باید نسبت به الگو های قیمتی در تحلیل تکنیکال، شناخت خوبی داشته باشند. به کمک این تحلیل ها می توان در بازار مالی، خرید و فروش انجام داد. این تحلیل ها، تکراری هستند و بارها از آن ها استفاده شده و نتیجه مثبتی داشته اند. به همین دلیل، بسیار مفید و کمک کننده هستند. در واقع، توانایی بارز تکرار شوندگی الگوی قیمتی در روند، یکی از ویژگی های بارز تحلیل تکنیکال می باشد.

الگو های قیمتی، سیگنالی هستند که زمان ورود، ابزار تایید و یا پیش بینی جهت و میزان تحرکات قیمتی بازار را نمایان می کنند.در ادامه می خواهیم با یک سری از الگو های قدرتمند نموداری آشنا شویم.

این الگو ها عبارتند از: سر و شانه، مستطیل، کف و سقف دو قلو، کف و سقف سه قلو و پرچم. برای اینکه بازار را بهتر درک کنیم و ذهنیت درستی از حرکات قیمت در آینده داشته باشیم، باید در جهت تشخیص این الگو ها در نمودار، بکوشیم. به طور کلی باید بدانیم، الگو های قیمتی دو دسته هستند: ادامه دهنده و بازگشتی.

الگو هایی مثل سر و شانه، سقف و کف دو قلو و سه قلو، بازگشتی ها هستند. و ادامه دهنده ها، شامل پرچم و مستطیل می باشند. جالب است بدانید، طبق تحقیقاتی که انجام شده، از نظر بسیاری از معامله گران، پر کاربردترین الگو های نموداری، الگوی سر و شانه است.

اگر می خواهید به دید وسیعی از معامله گری، دست پیدا کنید، نیاز است که به شناخت صحیح و درک درستی از این الگو ها برسید. این توانایی ها باعث می شود که در دراز مدت، سرمایه شما رشد خوبی داشته باشد و موفقیت کسب کند.

نکات کلی درباره الگو های قیمتی

تغییر حجم معاملات، زمانی که الگوی نموداری در حال شکل گیری است، یک ابزار کمکی برای تایید درستی و قدرت الگو به حساب می آید.
بر اساس ماهیتی که هر الگوی قیمتی دارد، یک هدف نموداری از پیش معین شده را دنبال می کنند. روند بازار در تحقق این اهداف و انتظارات، تاثیر گذار است.

هر چقدر الگویی، در مدت زمان طولانی تری شکل بگیرد، باید منتظر حرکات قیمتی بزرگ تری باشیم. اگر در این زمینه به جزئیات توجه کنیم، الگو های نموداری، به یکدیگر شباهت زیادی دارند. برای اینکه تفاوت آن ها را متوجه شویم، باید به عواملی مثل شکست های قیمتی، تغییر حجم معاملات و ‌‌‌… دقت کنیم.

افزایش حجم معاملات، زمان خروج قیمت از بخش های حمایت و مقاومت ، جزو بهترین روش های تشخیص شکست می باشد.

برخی اعتقاد دارند، برای اینکه الگو های نموداری به قدرت بالاتری برسند، باید حجم معاملات در نقاط کف و سقف، در طی شکل گیری الگو، به ترتیب از چپ به راست نمودار، کاهش پیدا کند و شاهد افزایش حجم معاملات، در نقطه شکست باشیم.

تعریف الگوی قیمتی

الگوی قیمتی و یا الگوی تحلیل تکنیکال همان الگو هایی هستند که در نمودار قیمت اوراق بهادار ایجاد می شوند.
این الگو ها ممکن است در هر زمانی به وجود بیایند. مهم ترین چالشی که تحلیل گران با آن دست و پنجه نرم می کنند، پیدا کردن نوع الگو قبل از اینکه شکل گیری به حد مشخصی برسد.

الگوی سر و شانه

می توان گفت که الگوی سر و شانه از نظر سرمایه گذاران و تریدر ها، یکی از معتبر ترین و کاربردی ترین الگو ها در تحلیل تکنیکال به شمار می آید. از نظر هندسی، این الگو از سه قله به شکل متوالی ایجاد شده است. دومین قله (سر) نسبت به سایرین ( شانه ها ) بلند تر است. در نهایت شکلی شبیه به سر و شانه های انسان به وجود می آید. اگر دره ها چنین آرایشی داشته باشند، الگوی سر و شانه معکوس خواهد بود.

از لحاظ نموداری، الگوی سر و شانه کلاسیک، یک سیگنال نزولی و سر و شانه معکوس، احتمال روند صعودی را نشان می دهد.
الگوی سر و شانه ظاهر نموداری خاصی دارد. شروع آن، روند بازگشتی دارد و تغییر بازار را نشان می دهد.

از لحاظ قدرتی، سر و شانه دقت بسیار زیادی دارد. روند صعودی یا نزولی بازار به کمک سر و شانه مشخص می شود. زمانی که این الگو تشکيل می شود، یک نقطه عطف خیلی مهم یا یک اصلاح قیمت کوتاه مدت و معمولی، اتفاق می افتد. این الگو می تواند نشانه ای باشد از تغییر تمایلات جمعی و پتانسیل یک بازگشت قیمتی قریب الوقوع.

بر روند تشکیل الگوی سر و شانه در حالت کلاسیک، تحلیل دقیقی از جریان عرضه و تقاضا، حاکم است. این امر نشان می دهد که در آغاز، خریداران روی بازار مسلط بوده اند و موجب افزایش قیمت تا سطح مشخصی شده اند. بعد از آن، تعدادی از فروشندگان، به کمک عرضه سهام خود، باعث می شوند که قیمت ها کاهش یابند و قله اول در نمودار ایجاد شود.

در ادامه، به دلیل امید خریداران به صعود قیمت، حجم سفارشات خرید افزایش می یابد و  فروشندگان عقب نشینی می کنند و بازار بار دیگر، رشد خود را شروع می کند. به دلیل اینکه انتظارات مثبت بین معامله گران زیاد شده و با توجه به پایان یافتن اصلاح قیمتی و آغاز موج جدید صعودی، ورودی جریان پول تقویت می شود. سپس سطح مقاومتی پیش رو (قله قبلی) شکسته می شود و در نهایت قیمت، نقطه بالای جدیدی در نمودار به ثبت می رساند‌.

با توجه به اینکه قیمت ها صعود پیدا کرده اند، بعضی از خریداران قبلی، برای محافظت از سود، فروش را آغاز میکنند. در این بین، به دلیل افزوده شدن سایر فروشندگان، با کاهش قیمت روبرو می شوند و به سطح حمایتی ( قله ) مقابل خود دست می یابند. زمانی که فروش افزایش یابد، این سطح شکسته می شود و موج سنگین نزولی قیمت، تا حوالی دره اول سقوط می یابد.

در این زمان، تعدادی از خریدارانی که پافشاری زیادی دارند، با سفارشاتی که انجام می دهند، باعث صعود قیمت می شوند. ولی این روند صعودی با دوام نیست و بعد از اینکه تا حدود قله اول صعود کرد، فروشندگان برای بار سوم بر بازار مسلط می شوند و با فروش های خود، یک روند نزولی قوی را ایجاد می کنند. این الگو در واقع، نشان دهنده سه بار تلاش ناموفق خریداران در جهت روند صعودی بازار است که در آخر، خط گردن الگو با شکست رو به پایین روبرو می شود و شاهد سیگنال قوی نزولی خواهیم بود.

هدف قیمتی این الگو، در کمترین حالت، به اندازه فاصله قله دوم تا خط گردن می باشد. اگر الگوی سر و شانه به حالت معکوس باشد، تصویر آیینه ای از حالت کلاسیک می باشد. تفاوت آن ها در این است که بر خلاف حالت کلاسیک، شکل گیری این الگو، تداعی کننده یک سیگنال صعودی خواهد بود.

الگوی سقف و کف دو قلو

الگوی کف و سقف دو قلو، نمونه ای از یک الگوی قیمتی بازگشتی و پر تکرار است. پس باید در شرایط خاصی به کمک سایر ابزار های تحلیلی، از آن بهره برد تا خطاهای احتمالی، رخ ندهد.

اگر به نام آن دقت کنید، دو سقف یا قله و دو کف یا دره را شامل می شود.سقف دو قلو نمایانگر یک سیگنال نزولی است و احتمال صعودی بودن بازار از روی الگوی کف دو قلو معین می شود. اگر از لحاظ نموداری به آن توجه کنیم، دو بار تلاش ناموفق قیمت را برای ادامه حرکت اصلی، نشان می دهد. در پایان، اگر این الگو شکل بگیرد، احتمال آن است که روند غالب، تغییر کند و مسیر بازار در جهت دیگری، ادامه یابد.

الگوی کف دو قلو، نشان گر این است که بعد از یک روند قدرتمند نزولی، خریداران بر فروشندگان، غلبه کنند و روند بازار به سمت صعودی تغییر یابد. در واقع اولین فاز افزایش، بعد از یک روند نزولی قوی اتفاق می افتد. در آخر، وقتی فروشندگان تسلط خود را به دست آورند، بازار افت می کند. نتیجه این فعل و انفعالات، تشکیل اولین دره و قله می باشد. زمانی که به سطح حمایتی ناشی از ایجاد قله اول، نزدیک شویم، بار دیگر، خریداران شروع به کار می کنند و قیمت تا محدوده سقف قبلی، بالا میرود.

زمانی که دو دره پشت سر هم تشکیل می شود و با وجود یک سطح حمایتی قدرتمند، حجم معاملات به صورت قابل توجهی، بالا میرود و تغییر روند و سیگنال صعودی با شکست ناحیه مقاومتی قله اول، تایید خواهد شد.

این حالت در قسمت سقف دو قلو، شرایط کاملا برعکس است و کاهش قیمت، خصوصیت آن است.
بعد از حرکات شدید و بلند مدت قیمت، بهترین بازدهی رخ می دهد. این الگو بازگشت قیمت از راه قبلی را نمایان می کند. هدف تکنیکالی این الگو، در سقف و کف به اندازه ی فاصله بین قله ها و دره ها از نقطه شکست می باشد.

الگوی سقف و کف سه قلو

زمانی که سطوح قیمت توسط الگوی دو قلو در حال شکست باشد و خریداران و فروشندگان، بار ها در حال تکرار عمل خود باشند، شکل گیری این نمودار اتفاق می افتد. این الگو در واقع همان کف و سقف دو قلو است و شباهت بسیاری به آن دارد‌.

قبل از الگوی سقف، یک جریان صعودی و قبل از الگوی کف، یک جریان نزولی وجود دارد. الگوهای کف و سقف سه قلو جزو کمیاب ترین الگوهای بازگشتی می باشند. این الگو کمتر از کف و سقف دوقلو به کار می رود.

تشکیل شدن این الگو در نمودار، نشان دهنده احتمال تغییر در روند بازار است. همانطور که اشاره کردیم، این الگو هماکن کف و سقف دو قلو بوده است. از لحاظ تکنیکالی شباهت داشته و الگوی بازگشتی به حساب می آید.

این الگو، نشانگر سه تلاش ناموفق گروهی از معامله گران در جهت ادامه روند بازار می باشد‌. ایجاد الگوی سه قلو، زمان طولانی تری نیاز دارد پس می توان نتیجه گرفت که سیگنال قدرتمندی فرستاده و قیمت در جهت شکست الگو، تحرک بالاتری خواهد داشت.

برای مثال در الگوی کف و سقف سه قلو، زمانی که فروشندگان، شاهد ناتوانی قیمت در جهت شکست قله اول بودند، به این نتیجه رسیدند که توان صعودی بازار کاملا از بین رفته و باید انتظار ادامه روند نزولی را داشته باشیم. زمانی که به سطح حمایتی رسیدیم، دوباره خریداران، پول هوشمند را وارد بازار می کنند، افزایش قیمت رخ می دهد.

این بار به دلیل اینکه قله ها مقاومت سختی داشتند و خریداران جدید ورود پیدا کردند و حجم معاملات در نقطه شکست بالا رفته، الگو تایید و روند جدیدی در نمودار ایجاد می شود.

بارز ترین نکته ای که در حین شکست نواحی نموداری به وجود می اید، این است که بسیاری از فروشندگان، وقتی حجم معاملات را هنگام گذر از سطوح میبینند و زمان شکل گیری الگو طولانی می شود، وارد صف خریداران می شودند. مثل الگوی قبلی باید انتظار داشت که پس از شکست، حداقل به میزان فاصله کف و سقف الگو در نمودار، نوسان قیمتی ایجاد می شود.

الگوی پرچم

این الگو جزوی از الگو های ادامه دهنده است.  الگوی ‍‍بعد از تشکیل یک روند قوی در بازار، رخ می دهد. بعد از یک روند پر قدرت، تشکیل الگوی پرچم، باعث استراحت و بازیابی قدرت بازار برای ادامه روند اصلی خواهد شد. با توجه به اینکه الگوی پرچم، ماهیت نموداری دارد، تنها زمانی استفاده می شود که روند مشخص و مطمئنی ایجاد شود.

در بازار های خنثی و بدون روند، استفاده از آن توصیه نمی شود. بر مبنای شکل نمودار، الگوی پرچم، یک الگوی شارپ صعودی یا نزولی می باشد. این الگو به کمک یک سری از حرکات اصلاحی کم، به صورت کانال های افقی، مورب و یا کنج، این الگوی شارپ متوقف خواهد شد.

بعد از مدتی دوباره بازار روند صعودی خود را پیش می گیرد. هر چقدر فاز اصلاحی، مدت طولانی تری ادامه یابد و به سمت کنج حرکت کند، باید انتظار حرکات قمیتی بزرگتر بعد از شکست را داشته باشیم.

بر خلاف الگو های بازگشتی، شکل گیری پرچم صعودی، نشانه ای از افزایش دوباره قیمت و ایجاد پرچم نزولی از ادامه روند نزولی است. بعد از اینکه شکست اتفاق افتاد و حجم سنگین معاملات، آن را تایید کرد، باید انتظار داشته باشیم که بازار، حداقل به مقدار پایه پرچم، یعنی شروع حرکت تا اولین قله یا دره ی ایجاد شده، تحرک قیمتی داشته باشد.

الگوی مستطیل

الگوی مستطیل در واقع نوعی پرچم است. اما تفاوتی بین آن ها وجود دارد زیرا کارایی آن ها با یکدیگر متمایز است. این الگو جزو الگوهای ادامه دهند روند است. بین تحرکات اصلی یک روند پر قدرت، حرکتی خنثی به حساب می آید.

زمانی که بتوان روند مشخصی را در نظر گرفت، در صورتی که الگوی مستطیل، قایل دیدن بود، امکان تصمیم گیری انجام داد. اما اگر جهت بازار معین نباشد، کاربردی نیست. همچنین، مستطیل به الگو های سقف و کف چند قلو شباهت زیادی دارد.

چون در همه شکل های نموداری، قیمت بعد از حرکت در جهت مشخص، برای مدت زمانی، در محدوده کوچکی بین حمایت و مقاومت های افقی، در نوسان می باشد. محل مقابله خریداران  و فروشندگان، محدوده نوسانی خواهد بود و مسیر آینده بازار را نشان می دهد.

همانند چیزی که در الگوی پرچم گفته شد، سیگنال افزایشی در این الگو زمانی است که پس از یک روند صعودی، شکست سقف مستطیل را شاهد باشیم و روند نزولی زمانی است که شکست کف الگو رخ بدهد. کمترین هرف قیمتی این الگو، حد فاصل بین سقف و کف های محدوده نوسانات می باشد.

مهم ترین الگوهای نموداری در تحلیل تکنیکال

تا کنون ۵ تا از معروف ترین الگو های نموداری را برای شما معرفی کردیم. این الگو ها جزو پر کاربردترین ها در زمینه تحلیل تکنیکال بودند. علاوه بر الگو های بازگشتی و ادامه دهنده، الگو های دو طرفه یا خنثی نیز کاربرد دارند که رون آن ها به گونه ای است که می توانند به هر سمتی تغییر جهت بدهند. همانطور که گفته شد حجم معاملات، در تایید این الگو ها نقش مهمی دارد.

توجه کنید که اگر به دنبال بهترین الگو های نموداری هستید، آگاه باشید که چنین چیزی وجود خارجی ندارد زیرا درکی که شما از الگوها و حد سود و حد ضرر دارید، باعث می شود که مناسب ترین الگو را انتخاب کنید.

یکی از دلایلی که باعث می شود خیلی از افراد معامله گر و تازه کار، به جای به دست آوردن سود های قابل توجه، سرمایه خود را نیز از دست بدهند، عدم آگاهی لازم از تشخیص روند ها و تحلیل بازار است. پس داشتن اطلاعات کافی از الگوها برای سود آوری، ارجحیت دارد‌.

از دیگر الگو های نمودار در تحلیل تکنیکال می توان به موارد زیر اشاره کرد:
. الگو های کف گرد یا اسپایک که جزو الگو های برگشتی هستند و در نمودار های هفتگی و ماهیانه قیمت، دیده می شوند.

. الگوی مثلث متقارن، یک الگوی ادامه دهنده است، در این نوع الگو، قیمت در روند جاری بازار متوقف می شود و بعد از مدتی، به روند اصلی بازگردانده می شود.

. الگوی مثلت صعودی که الگویی ادامه دهنده است.

. الگوی مثلث نزولی دقیقا عکس الگوی بالا است. و جزو الگو های ادامه دهنده می باشد.

. الگوی کنج شبیه به الگوی مثلث متقارن بوده و ادامه دهنده است.

. الگوی کنج (  ادامه دهنده )

. الگوی فنجان و دستگیره (  ادامه دهنده )

. الگوی کف الماس ( برگشتی )

و ‌‌…


جهت ورود و ثبت نام در صرافی بینگ ایکس کلیک کنید