آموزش انواع روند در تحلیل تکنیکال و ترسیم خطوط روند
15 تیر 1402 1402-04-14 21:56آموزش انواع روند در تحلیل تکنیکال و ترسیم خطوط روند
- خطوط روند چیست؟
- درک تحلیل روند
- روند کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت.
- انواع روند برای تجزیه و تحلیل
- روشهای انجام تحلیل روند
- چگونگی عملکرد روندها
- سه دسته طول روند
- اصول ترسیم خط روند در تحلیل تکنیکال
- در ترسیم خط روند دو نوع دیدگاه وجود دارد.
- آموزش نحوه ترسیم خط روند
- ترسیم خط روند صعودی:
- ترسیم خط روند نزولی:
- نکات مهم رسم خط روند
- قوانین کلیدی برای بررسی و تحلیل خطوط روند در بازارهای مالی
خطوط روند چیست؟
تحلیل روند یک تکنیک در تحلیل فنی است که سعی میکند با استفاده از دادههای روند اخیر، حرکتهای آتی قیمت سهام را پیشبینی کند. در این روش، از دادههای تاریخی مانند حرکت قیمت و حجم معاملات برای پیشبینی انواع روند و احساسات بازار استفاده میشود.
درک تحلیل روند
تحلیل روند در تلاش است تا یک روند را پیشبینی کند، مانند روند صعودی در بازار، و آن روند را تا زمانی که دادهها نشان دهنده معکوس شدن آن باشند، هدایت کند.
تجزیه و تحلیل روند به دلیل آنکه حرکت با روندها و نه برخلاف آنها منجر به سود برای سرمایهگذار میشود، بسیار مفید است. بر اساس این ایده، آنچه در گذشته رخ داده است، ایدهآل برای معاملهگران بهعنوان راهنمایی درباره آینده عمل میکند. سه نوع اصلی روندها وجود دارند:
روند کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت.
روند یک جهت کلی است که بازار در یک دوره زمانی مشخص در حال حرکت است. روندها ممکن است هم صعودی و هم نزولی باشند که بهترتیب به بازارهای صعودی و نزولی ارتباط دارند. در حالی که برای تلقیح یک جهت بهعنوان یک روند، زمان حداقل مشخصی لازم نیست، اما هرچه جهت طولانیتر حفظ شود، روند قابل توجهتر خواهد بود.
انواع روند برای تجزیه و تحلیل
در تحلیل بازار، سه نوع اصلی از روندها وجود دارند که تحلیلگران باید در نظر بگیرند:
1.روند صعودی:
روند صعودی، که به عنوان بازار صعودی نیز شناخته میشود، یک دوره از افزایش قیمتها در یک اوراق بهادار یا بازار خاص را نشان میدهد. روندهای صعودی به طور عمومی به عنوان نمادی از قدرت اقتصادی تلقی میشوند و ممکن است تحت تأثیر عواملی مانند تقاضای قوی، افزایش سود و شرایط اقتصادی مطلوب قرار بگیرند. در این روند، قیمتها معمولاً به صورت پیوسته و پیشرونده افزایش مییابند.
2. روند نزولی:
روند نزولی یا بازار نزولی، به یک دوره پایدار از کاهش قیمتها در یک اوراق بهادار یا بازار خاص اشاره دارد. روندهای نزولی به طور کلی به عنوان نمادی از ضعف اقتصادی تلقی میشوند و ممکن است تحت تأثیر عواملی مانند تقاضای ضعیف، کاهش سود و شرایط اقتصادی نامطلوب قرار بگیرند. در این روند، قیمتها معمولاً به صورت پیوسته و پیشرونده کاهش مییابند.
3. روند خنثی:
روند خنثی که به عنوان بازار محدوده نیز شناخته میشود، یک دوره از قیمتهای نسبتاً ثابت در یک اوراق بهادار یا بازار خاص را نمایش میدهد. روندهای تثبیت را میتوان با فقدان جهت مشخص شناسایی کرد و قیمتها در محدوده نسبتاً باریکی نوسان میکنند. در این روند، قیمتها به صورت افقی حرکت میکنند و عموماً بین سطوح حمایت و مقاومت مشخصی تقلب میکنند.
شناخت و درک این انواع روندها در تجزیه و تحلیل بازار به تحلیلگران کمک میکند تا بهترین تصمیمگیریها را در مورد سرمایهگذاریهای آینده بر اساس روندهای قیمتی بازار انجام دهند. با این حال، مهم است به خاطر داشته باشید که تحلیل روندها تضمینی برای صحت پیشبینی ندارد و با تغییر شرایط بازار، روندها ممکن است تغییر کنند.
روشهای انجام تحلیل روند
برای شروع تجزیه و تحلیل دادههای مربوط، ابتدا لازم است تعیین کنیم کدام بخش از بازار مورد تحلیل قرار میگیرد. به عنوان مثال، میتوانیم روی یک صنعت خاص مانند بخش خودروسازی یا داروسازی تمرکز کنیم و همچنین به نوع خاصی از سرمایهگذاری مانند بازار اوراق قرضه تمرکز نماییم.
بعد از انتخاب بخش، امکان بررسی عملکرد کلی آن وجود دارد. این شامل مطالعه نحوه تأثیرگذاری نیروهای داخلی و خارجی بر این بخش است. به عنوان مثال، تغییرات در یک صنعت مشابه یا اعمال مقررات جدید دولت به عنوان نیروهای مؤثر در بازار میباشد. سپس تحلیلگران این دادهها را دریافت کرده و سعی میکنند مسیر حرکت آینده بازار را پیشبینی نمایند.
چگونگی عملکرد روندها
معاملهگران میتوانند با استفاده از روشهای مختلف تحلیل تکنیکال، از جمله خطوط روند، اقدام قیمت و شاخصهای فنی، یک روند را شناسایی کنند. به عنوان مثال، خطوط روند ممکن است جهت یک روند را نشان دهند، در حالی که شاخص قدرت نسبی (RSI) برای نمایش قدرت روند در هر لحظه طراحی شده است.
روند صعودی با افزایش کلی قیمت مشخص میشود. هرچند هیچ چیزی به طور مداوم به سمت بالا حرکت نمیکند و همیشه نوساناتی وجود خواهد داشت، اما جهت کلی باید به سمت بالا باشد تا بتوان آن را یک روند صعودی در نظر گرفت. نوسانات کمتر اخیر باید بیشتر از نوسانات کمترین قبلی باشد، و این موضوع درباره اوجهای نوسانی نیز صادق است. هنگامی که این ساختار شروع به شکستن میکند، روند صعودی ممکن است ضعف نمایش دهد یا به یک روند نزولی متحول شود. روندهای نزولی از نوسانات کمتر و کمترین نوسانات تشکیل میشوند.
هنگامی که روند به سمت افزایش است، معاملهگران ممکن است تا زمانی که شواهدی بر خلاف آن وجود داشته باشد، ادامه آن را پیشبینی کنند. این شواهد میتواند شامل نوسانات کمترین یا اوجهای کمترین نوسانات، شکستن قیمت به زیر خط روند یا تغییر جهت شاخصهای فنی به سمت نزولی باشد. هنگامی که روند به سمت افزایش است، معاملهگران بر روی خرید تمرکز میکنند و تلاش میکنند از افزایش مستمر قیمت سود بهدست آورند.
هنگامی که روند به سمت کاهش است، معاملهگران بیشتر بر روی فروش یا فروش کوتاه مدت تمرکز میکنند و تلاش میکنند زیان یا سود ناشی از کاهش قیمت را به حداقل برسانند. بیشتر (نه همه) روندهای نزولی در برخی مواقع معکوس میشوند، بنابراین با ادامه کاهش قیمت، معاملهگران بیشتری قیمت را به عنوان یک معامله فروش میبینند و برای خرید وارد عمل میشوند. این میتواند منجر به ظهور دوباره یک روند صعودی شود.
روندها همچنین میتوانند توسط سرمایهگذارانی که بر تحلیل بنیادی تمرکز دارند، استفاده شوند. این شکل از تحلیل به تغییرات درآمد، سود یا سایر معیارهای تجاری و اقتصادی میپردازد. به عنوان مثال، تحلیلگران بنیادی ممکن است به دنبال روندهایی در سود هر سهم و رشد درآمد باشند. اگر درآمد در چهار فصل گذشته رشد کرده باشد، این نشان دهنده یک روند مثبت است. با این حال، اگر درآمد در چهار فصل گذشته کاهش یافته باشد، نشان دهنده یک روند منفی است.
دورهای که در آن پیشرفت کلی به صورت کمی صعودی یا نزولی وجود دارد، به عدم وجود روند یا دوره محدوده معروف است.
سه دسته طول روند
چارلز داو، پدر بنیانگذاری تحلیل تکنیکال، یک سری اصول برای تحلیل رفتار بازار ارائه کرد که بعدها به عنوان نظریه داو شناخته شد. او معتقد بود که قیمتها بر اساس روند و موج حرکت میکنند. او تشبیهی بین موجها و جزر و مد بالا ایجاد کرد، به این معنا که همانند جزر و مدی که هر بار بیشتر از ساحل حرکت میکنند و موجهای کوچکتری ایجاد میشوند، قیمت سهام نیز افزایش مییابد. به عبارت دیگر، زمانی که جزر و مد به حالت بالایی خود میرسند و به سمت پایینی از ساحل حرکت میکنند، قیمت سهام نیز تغییر میکند. این مفهوم ابتدایی، اما اساسی، در مطالعه روند قیمت سهام استفاده میشود.
با توجه به طول روند، میتوان آن را به سه دسته تقسیم کرد:
1. روند اولیه – بلندمدت (بیش از یک سال)
2. روند ثانویه – متوسط (1 تا 3 ماه)
3. روند جزئی – کوتاهمدت (کمتر از 1 ماه)
روندها تحت تأثیر روند بلندمدت و روند کوتاهمدت قرار میگیرند. در روند صعودی بلندمدت، روند متوسط موجب رالیهای بزرگتر و کاهشهای اصلاحی کوچکتری میشود و روند کوتاهمدت باعث تغییرات فراوان در روند متوسط میشود. از طرف دیگر، در روند نزولی بلندمدت، روند متوسط منجر به کاهشهای کوچکتر و بازگشتهای بزرگتری میشود، در حالی که روند کوتاهمدت، روند متوسط را به سمت نزول و کاهش حرکت میدهد.
با توجه به این سه طول روند، تحلیلگران بازار میتوانند بر اساس روندهای مختلف قیمت سهام را تحلیل کنند و به نتایج دقیقتری درباره جهت و تغییرات بازار دست یابند.
اصول ترسیم خط روند در تحلیل تکنیکال
خط روند در تحلیل تکنیکال به تعیین جهت حرکت قیمت در بازار کمک میکند. دو نوع خط روند عمده وجود دارد: خط روند صعودی که با اتصال نقاط پایینهای بالاتر (Higher low) و خط روند نزولی که با اتصال نقاط بالاهای پایینتر (Lower high) روی نمودار قیمتی ترسیم میشود.
وقتی از نقاط پایینهای بالاتر صحبت میکنیم، منظورمان این است که نقاطی را ازمایش میکنیم که در طول زمان بالاتر میروند. همچنین، نقاط بالاهای پایینتر به معنای اتصال قلههایی است که به مرور زمان، پایینتر میروند.
خط روند صعودی با شیب مثبت در پایین نمودار قیمتی ترسیم میشود، در حالی که خط روند نزولی با شیب منفی در بالای نمودار قیمتی قرار میگیرد.
در ترسیم خط روند دو نوع دیدگاه وجود دارد.
گروه اول با استفاده از سایههای بالایی و پایینی کندلها (شمعها) خط روند را ترسیم میکنند. در این روش، هیچ بخشی از کندلها بر روی خط روند قرار نمیگیرد.
اما گروه دوم معتقد است که باید از انتهای بدنه کندلها نیز برای ترسیم خط روند استفاده کرد.
هر دو روش صحیح هستند، اما توصیه ما این است که یکبار روشی را انتخاب کنید و همیشه از آن استفاده کنید تا ابهام در تحلیلها ایجاد نشود. معمولاً روش دوم، سیگنالهای سریعتری را ارائه میدهد، اما در عین حال ریسک بالاتری به همراه دارد. بنابراین، انتخاب روش مناسب و تطابق آن با استراتژی شما بسیار مهم است.
ترسیم خط روند در اطراف نقاط بالا و پایین یا با توجه به باز و بسته شدن شمعهای قیمتی، به صورت کامل به ندرت رخ میدهد. در واقع، قاعدهی خاص و ثابتی در این زمینه وجود ندارد و هر فرد میتواند بر اساس دیدگاه و تجربههای شخصی خود از یکی از دو روش استفاده کند.
آموزش نحوه ترسیم خط روند
ترسیم خطوط روند روی نمودار یکی از روشهایی است که یک تحلیلگر میتواند از آن برای مشاهده خط روند استفاده کند. این خط، یک خط مستقیم است که نقاط قیمت ۲ یا چند نقطه را با یکدیگر متصل میکند. این خط روی نمودار ادامه مییابد و به عنوان سطوح حمایت و مقاومت عمل میکند.
از این روش ترسیم میتوانید در ابزارهایی مانند “تریدینگ ویو” استفاده کنید.
ترسیم خط روند صعودی:
خط روند صعودی یا Trend Line صعودی، یک خط مستقیم است که به سمت راست و بالا کشیده میشود و ۲ یا چند نقطه پایین را با یکدیگر متصل میکند. در ترسیم خط روند صعودی، نقطه پایین دوم باید بالاتر از نقطه ابتدایی قرار بگیرد. خطوط صعودی به عنوان سطوح پشتیبان عمل میکنند و نشان میدهند که با افزایش قیمت، تقاضا نسبت به عرضه بیشتر است. تا زمانی که قیمتها بالای این خط قرار داشته باشند، روند صعودی حفظ میشود. اما شکست زیر خط روند صعودی نشان میدهد که ممکن است تغییری در روند رخ دهد.
ترسیم خط روند نزولی:
خط روند نزولی، یا Trend Line نزولی، یک خط مستقیم است که به سمت راست و پایین کشیده میشود و ۲ یا چند نقطه اوج را با یکدیگر متصل میکند. ارتفاع نقطه دوم باید کمتر از نقطه اول باشد تا خط دارای شیبی به سمت پایین باشد. خطوط روند نزولی به عنوان سطوح مقاومت عمل میکنند و نشان میدهند که حتی با کاهش قیمت، عرضه بیشتر از تقاضا است. تا زمانی که قیمتها زیر خط روند نزولی قرار داشته باشند، روند نزولی حفظ میشود. اما شکست بالای خط روند نزولی نشان میدهد که ممکن است تغییری در روند رخ دهد.
نکات مهم رسم خط روند
مواردی که باید درباره رسم خط روند در نظر گرفته شوند عبارتند از:
1. تعداد نقاط:
برای ترسیم خط روند، حداقل نیاز به دو نقطه است. با اتصال دو نقطه، نمیتوانیم اعتبار قویای از خط روند داشته باشیم. هرچه تعداد نقاط برخورد با خط روند بیشتر باشد، اعتبار خط روند ترسیم شده افزایش مییابد.
2. مدت زمان مورد بررسی:
اعتبار خط روند به بازه زمانی مورد بررسی وابسته است. به عنوان مثال، یک سهم ممکن است در دو ماه اخیر خط روند نزولی داشته باشد، اما در یک بازه زمانی یک ساله، خط روند صعودی داشته باشد و نزولی در دو ماه اخیر، صرفاً یک اصلاح کوتاه مدت باشد. هرچه دوره زمانی بلندمدتتری را برای ترسیم خط روند انتخاب کنیم، اعتبار آن بیشتر خواهد بود.
3. شیب خط روند:
شیب زیاد خط روند باعث میشود که تغییرات قیمتی با سرعت بیشتری رخ دهد. این شیب زیاد ممکن است ناشی از یک جهش یا افت ناگهانی در بازه زمانی کوتاه باشد. هرچه شیب خط روند بیشتر باشد، خط روند کمتر قابل اعتماد خواهد بود و احتمال شکست آن بیشتر است. در تحلیل خط روند، شیب 45 درجه به عنوان شیب مناسب و قابل قبول در نظر گرفته میشود.
4. شکست خط روند:
خطوط روند همانند خطوط حمایت و مقاومت، ممکن است شکسته شوند و روند جدیدی را پس از شکست ایجاد کنند. هنگام شکست خط روند، توجه به موارد زیر ضروری است:
– قیمتی که شکست رخ داده است
– حجم معاملات در زمان شکست خط روند
– تأییدیه های دیگری از دیدگاه فنی مانند الگوهای نموداری یا شاخص های فنی
قوانین کلیدی برای بررسی و تحلیل خطوط روند در بازارهای مالی
برای بررسی و تحلیل خطوط روند مختلف در بازارهای مالی، چند قانون وجود دارند که به ما کمک میکنند تا به دقت بیشتری در انتخاب خطوط راهنما برای تحلیل بازار برسیم. در زیر به توضیح این قوانین میپردازیم:
1 . قانون تعداد برخورد:
هر خط روندی که تعداد برخوردهای بیشتری با قلهها یا کفها داشته باشد، معتبرتر است. به عبارت دیگر، خطوط روندی که بیشترین تعداد برخورد را با قلهها یا کفها داشته و مسیر خود را تغییر ندادهاند، نشانگر قدرت و اعتبار بالای خط روند است.
2. قانون شکست:
به طور معمول، خطوط روند در چهارمین برخورد خود باید شکسته شوند. به عبارت دیگر، در چهارمین باری که چارت به خطوط روند حمله میکند (با شکستن قله یا کف)، خط روند قادر به مقاومت یا حمایت خود نخواهد بود و معمولاً از بین میرود. با افزایش تعداد برخوردها به فراتر از این تعداد، معمولاً موارد کمتری رخ میدهد: یا سهم وارد یک دامنه قیمتی تکرار میشود، به عبارتی دیگر، در یک بازه قیمتی تحت تأثیر نوسان قرار میگیرد. در حالت دیگر، احتمالاً خط روندی که شما ترسیم کردهاید اشتباه است، و در حالت سوم، ممکن است قیمتها تحت تأثیر دستکاری قرار گرفته باشند که این امکان فقط در بازار بورس تهران وجود دارد.
3. قانون مدت زمان:
بهترین نشانگر خط روند زمانی اتفاق میافتد که مدت زمان مورد نظر بلندمدتتر باشد. به عبارت سادهتر، خطوط روند در مدت زمان بلندمدت اعتبار بیشتری دارند. خطوط روند ماهانه اعتبار بیشتری نسبت به هفتگی و در نهایت خطوط روزانه اعتبار بالاتری نسبت به سایر تایم فریمها دارند.
با رعایت این قوانین و اصول، میتوانید خطوط روند را به طور موثری بررسی و از آنها برای تحلیل و پیشبینی بازار استفاده کنید.
جهت ورود و ثبت نام در صرافی بینگ ایکس کلیک کنید