آموزش ارز دیجیتال و فارکس

آموزش سبک معاملاتی ICT

آموزش سبک معاملاتی ICT

آموزش سبک معاملاتی ICT

در این مقاله قصد داریم بحث کنیم سبک ICT پرایس اکشن چیست و چه کاربردی دارد. درواقع در این سبک رفتار تریدرهای بزرگ و رفتار مؤسسات مالی را در نظر می‌گیرند. این افراد برای کسب سود تلاش می‌کنند بازار را هیجانی کنند و سعی می‌کنند با حرکت دادن قیمت به نقاط نامطمئن هیجان در بین تریدرهای خرد ایجاد کنند.

سبک معاملاتی ICT پرایس اکشن، که به نام Inner Circle Trader نیز معروف است، یکی از روش‌های معاملاتی بر پایه قیمت است. این استراتژی معاملاتی توسط مایکل هادلستون ایجاد شده است که چندین سال در مؤسسات مالی به عنوان تحلیل‌گر کار کرده است.

مایکل هادلستون، پدر بنیانگذار سبک معاملاتی ICT، نتایج تجربیات خود را در این روش معاملاتی مورد استفاده قرار داده است. با یادگیری این سبک معاملاتی، می‌توان با توجه به رفتار معامله‌گران بزرگ و مؤسسات در روند قیمتی، آن‌ها را بررسی کرد.

پرایس اکشن چیست

پرایس اکشن به معنای فعالیت قیمت است. این روش تحلیلی با استفاده از نمودار قیمت و حجم معاملات کار می‌کند و به اخبار و فاندامنتال‌ها اهمیت خاصی نمی‌دهد. پرایس اکشن به دلیل سادگی و قابلیت استفاده بدون نیاز به هیچ ابزاری، محبوبیت بالایی دارد. به عبارت دیگر، با دیدن قیمت، می‌توان تحلیل‌هایی از آینده قیمت ارائه داد. در مقاله آموزش پرایس اکشن به صورت کامل آن را آموزش داده­ایم.

سبک پرایس اکشن ICT چیست

سبک معاملاتی ICT از رفتار تریدرهای بزرگ و مؤسسات مالی الهام گرفته شده است. هدف این افراد، برای کسب سود، هیجان و تحریک بازار است. آن‌ها با بازیابی قیمت از یک محدوده مشخص، با پایین و بالا کردن قیمت در این معاملات، سود می‌کنند. این روش از معامله یادگیری می‌کنند تا بتوانند حرکات مؤسسات و بازارگردانان را پیش‌بینی کنند و از فریب خوردن معامله‌گران جلوگیری کنند.

آموزش سبک معاملاتی ICT
آموزش سبک معاملاتی ICT

مایکل هادلستون بنیان‌گذار سبک ICT پرایس اکشن است. هادلستون خود شاگرد لری ویلیامز بود که پرایس اکشن را کشف کرد. او در زمانی که برای بانک‌های بزرگ و ترید همکاری می‌کرد، نوع عملکرد الگوریتمی معاملات بانک‌ها را متوجه شد و با استفاده از مهندسی معکوس، به روش معاملاتی آن‌ها پی برد. پس از این اکتشاف هوشمندانه، مایکل هادلستون سبک پرایس اکشن ICT را اختراع کرد.

پس از سال‌ها تجربه در بازار و کنار مؤسسات بزرگ، سبک خودش را به جهان و دنیای معامله‌گران در بازارهای بزرگی مانند فارکس معرفی کرد. او با بیش از 30 سال سابقه معاملاتی به بیش از 50 هزار دانشجو سبک‌های معاملاتی خود را یاد می‌دهد و هنوز سبک او به‌عنوان یک سبک پرطرف‌دار در بازارهای مالی شناسایی می‌شود.

سبک معاملاتی ICT در چه بازارهایی کاربرد دارد

سبک معاملاتی ICT در تمامی بازارهای مالی مانند بازار ارز دیجیتال، بازار سهام، بورس ایران، بازار فارکس و … کاربرد دارد.

مزایا و معایب سبک  ICT معاملاتی پرایس اکشن

برخی از مزایای سبک معاملاتی ICT پرایس اکشن

  1. تخصصی پرداختن به نقدینگی‌ها: با استفاده از سبک ICT پرایس اکشن، توجه ویژه‌ای به نقدینگی‌ها داده می‌شود و این امر به نوبه خود می‌تواند باعث بهبود تصمیم‌گیری در مواجهه با شرایط مختلف بازار شود.
  2. بررسی تاثیرات لیکوئیدیتی و رفتارهای موجود در بازار با این نگاه: با استفاده از سبک  ICT پرایس اکشن ، تاثیرات لیکوئیدیتی و رفتارهای موجود در بازار با دقت بیشتری بررسی می‌شوند و این اطلاعات می‌تواند به عنوان یک ابزار مفید در تصمیم‌گیری در مورد خرید و فروش دارایی‌ها مورد استفاده قرار گیرد.
  3. بررسی دقیق سشن‌ها و رفتارهای موجود در سشن‌ها و سایکل‌های موجود: سبک ICT Price Action  به کاربران اجازه می‌دهد که رفتارهای موجود در سشن‌ها و سایکل‌های مختلف بازار را با دقت بیشتری بررسی کنند و این امر بهبود قابل توجهی در تصمیم‌گیری مربوط به بازار فراهم می‌کند.
  • بررسی مناسب تاثیرات ابزارهای مختلف بر یکدیگر: با استفاده از سبک ICT پرایس اکشن ، تاثیرات ابزارهای مختلف بازار بر یکدیگر با دقت بیشتری بررسی می‌شوند و این امر به کاربران اجازه می‌دهد تا بهترین تصمیم‌های ممکن را در مورد خرید و فروش دارایی‌هایشان بگیرند.
  • در سبک ICT Price Action، با بررسی رفتار قیمت در نواحی مختلف بازار و واکنش‌های قیمت بر اساس نقدینگی موجود در بازار، می‌توان به نتایجی دقیق و قابل اطمینان دست یافت. این روش برای پیش‌بینی تحولات بازار و همچنین برای تصمیم‌گیری در مورد ورود و خروج از موقعیت‌های بازار بسیار مفید است.
  • نقشه‌برداری پله به پله از بازار با استفاده از مفاهیم ساده و پرایس اکشن ICT نیز از دیگر مزایای این سبک است. با این روش، تحلیل‌گران می‌توانند بازار را به صورت قابل فهم و ساده به تصویر بکشند و الگوها و تحولات بازار را بهتر درک کنند.

برخی از معایب استفاده از سبک پرایس اکشن ICT

  1. عدم بررسی دقیق ساختارها و رفتار قیمت: استفاده از سبک پرایس اکشن ICT به معنای استفاده از نمودار قیمت و سطوح مقاومت و حمایت است. با این حال، برای شناخت دقیق ساختارهای بازار، باید به طور جامع به رفتار قیمت و موجودیت هایی که در پشت پرده قیمت ها قرار دارند توجه کرد.
  2. عدم وجود دسته‌بندی دقیق برای اردر بلاک‌ها: برای استفاده از این سبک، باید از شمارنده هایی مانند اردر بلاک استفاده کرد. با این حال، سبک ICT Price Action به اندازه سایر سبک‌های مبتنی بر عرضه و تقاضا، دسته بندی دقیقی برای این اردر بلاک ها ارائه نمی‌دهد.
  3. ضعف در بررسی روابط مولتی‌تایم ساختارها: برای شناخت دقیق ساختارهای بازار، باید به روابط مولتی‌تایم ساختارها توجه کرد. اما، سبک پرایس اکشن ICT به اندازه دیگر سبک‌های تحلیلی دیگر مانند شمع های ژاپنی و الگوهای قیمتی، قادر به بررسی روابط مولتی‌تایم ساختارها نیست.
  4. ضعف در بررسی روابط مولتی‌تایم سطوح و نواحی: برای تحلیل دقیق بازار، باید به روابط مولتی‌تایم سطوح و نواحی نیز توجه کرد. ولی، سبک پرایس اکشن ICT این امکان را به شما نمی‌دهد که روابط مولتی‌تایم سطوح و نواحی را به طور کامل مورد بررسی قرار دهید.
  5. عدم درک مناسب از شرایط و سایکل‌های کلی بازار: استفاده از سبک ICT Price Action به معنای تحلیل تکنیکال است و درک مناسبی از شرایط و سایکل‌های کلی بازار را ارائه نمی‌دهد. برای تحلیل کلی بازار، باید به عوامل اقتصادی و اجتماعی نیز توجه کرد و با تحلیل فاندامنتالیستی همراه شد.

استراتژی ICT چگونه عمل می‌کند

در اینجا می‌خواهیم درباره روش عملکرد استراتژی ICT صحبت کنیم.

در سبک معاملاتی ICT، افراد به دنبال قرار دادن سفارش‌هایی هستند که برای مدتی خطوط حمایتی، مقاومتی و یا خط روند را بشکنند یا به سمت مخالف خطوط روند حرکت کنند، تا با این کار، سعی در گول زدن تریدرهای خرد را داشته باشند. برای جلوگیری از هیجان و شکست در معاملات، در استراتژی ICT پرایس اکشن، با بررسی و شناسایی رفتار این افراد، سعی شده است که از شکست در معاملات جلوگیری شود.

برای آشنایی با سبک ICT پرایس اکشن، باید ابتدا با ساختار بازار آشنا شوید. برای رسم نمودار قیمت در واحد زمان، از نمودارهای شمعی استفاده می‌شود. هر بازار، ساختاری از روندهای صعودی و نزولی دارد. در روند صعودی، با پیشروی روند به قله‌های بالاتر (HH) می‌رسیم، و در روند نزولی، به کف‌های پایین‌تر (LL) می‌رسیم.

هنگامی که با یک روند صعودی در بازار مواجه می‌شویم، معمولاً بازار به صورت یک مستقیم به بالا حرکت نمی‌کند و با اصلاح‌هایی همراه است.

 بعد از رسیدن به یک نقطه بالاترین قیمت یا HH (Higher High)، قیمت اغلب به سمت پایین با انجام اصلاحی کوچک نزول می‌کند تا به یک HL (Higher Low) برسد. این یک الگوی معمول در بازار است، اما برای ادامه روند صعودی، باید HH جدید با قیمتی بیشتر از HH قبلی ایجاد شود. به عبارت دیگر، سقف بعدی باید بالاتر از سقف قبلی باشد، در غیر این صورت، روند شکسته خواهد شد و بازار به سمت پایین حرکت خواهد کرد.

اما در سبک پرایس اکشن ICT، مایکل هادلستون بر این باور است که بازار گردان‌ها به تازگی، تلاش می‌کنند تا تریدرهای کوچک را به دام بیندازند. آنها قصد دارند قیمت را به سمت حد ضرر تریدرها سوق دهند و سپس قیمت را به سمت بالا حرکت دهند تا از معامله سود برده و تریدرها را با تجربه‌ای از شکست مواجه کنند.

مفاهیم اصلی پرایس اکشن ICT

چرخه بازار (cycle)

چرخه بازار، دارای چهار مرحله کلی است که همواره در بازار تکرار می‌شوند. این چهار مرحله عبارتند از: تجمیع، بازتجمیع، توزیع و بازتوزیع.

آموزش سبک معاملاتی ICT

تجمیع (Accumulation)

در روند نزولی، بلافاصله پس از شکست روند، روند جدید صعودی شروع نمی‌شود. به جای آن، نمودار در محدوده رنج نوسان می‌کند و تغییری در روند ایجاد نمی‌شود. این مرحله به عنوان “تجمیع” شناخته می‌شود. علت این حرکت ثابت نگه‌داشتن قیمت است، به منظور جمع‌آوری سفارش‌ها.

بعد از این مرحله، قیمت دوباره به پایین شکسته می‌شود و کمی از محدوده رنج فاصله می‌گیرد. این کار باعث می‌شود که حد ضرر تریدرهای زیادی شکسته شود و سهام این تریدرها توسط مؤسسات خریداری می‌شود. سپس قیمت شروع به صعود کرده و روند صعودی جدید را شروع می‌کند.

باز تجمیع (Re-Accumulation)

زمانی که بازار در حال صعود است اما تقاضا برای سفارش‌ها کم است، مؤسسات به منظور جذب بیشترین تعداد سفارش، بازار را به حالت کانال قرار می‌دهند. بازیابی بازار در این مدل با مدل تجمیع متفاوت است، به دلیل اینکه در مدل تجمیع، بازار هنگامی که به نزول می‌روید، تغییر روند دارد و بازار به حالت صعودی خود بازمی‌گردد. با این حال، در مدل بازیابی، بازار هنگامی که در حالت صعودی است اما تقاضا کم است، مؤسسات بازار را به حالت کانال قرار می‌دهند تا سفارشات بیشتری جذب کنند، و پس از جمع‌آوری سفارش‌ها، بازار به حرکت صعودی خود ادامه می‌دهد.

توزیع (Distribution)

در سبک ICT، به جای روش تجمیع، از روش توزیع استفاده می‌شود. در این روش، پس از شکست یک روند صعودی، قیمت در محدوده‌ای از نوسانات قرار می‌گیرد و سپس به سمت بالا حرکت می‌کند. در قیمت بالا، سهام‌داران کلان که معمولاً مؤسسات هستند، سهام، اوراق بهادار و یا ارز خود را به تریدرهای هیجان‌زده می‌فروشند. سپس قیمت کاهش می‌یابد و سهام‌داران کوچکتر، که معمولاً ضرر می‌کنند، فریب مؤسسات را می‌خورند.

باز توزیع (Re-Distribution)

در حالتی که بازار در حال نزول است ولی سفارش‌ها کم هستند، قیمت در یک نقطه خاص متوقف می‌شود تا سفارش‌های بیشتری جمع‌آوری شود و سپس بازار به روند خود ادامه می‌دهد. در چهار مدل مختلف، کمبود سفارش‌ها وجود دارد. اگر پس از تغییر روند و متوقف کردن قیمت، کمبود سفارش حذف شود، حرکت بازار به شکل صعودی یا نزولی با توجه به روند قبلی خود ادامه خواهد داد. اما اگر در روند جدید باز هم کمبود سفارش وجود داشته باشد، باز تجمیع و باز توزیع صورت می‌گیرد تا سفارش‌های بیشتری جمع‌آوری شود.

شکست در ساختار بازار (Break in Market Structure)

یک شکست در ساختار بازار به این معناست که در یک روند صعودی، قیمت سقف و کف بالاتر (منطقه تقاضا) و در یک روند نزولی، قیمت سقف و کف پایین‌تر (منطقه عرضه) تشکیل می‌شود. بنابراین، ادامه روند صعودی در صورت شکسته شدن سقف قبلی و ادامه روند نزولی در صورت شکسته شدن کف قبلی رخ می‌دهد. این شکست در ساختار بازار به عنوان BMS شناخته می‌شود.

حرکت قیمت

آموزش سبک معاملاتی ICT

بازار همواره در حال انجام حرکات تکراری و متناوب است. این حرکات دارای چهار حالت کلی هستند که عبارتند از:

1. انبساط یا حرکت Expansion: این حرکت در واقع حرکت سریع قیمت پس از یک دوره تعادلی است که معمولاً بازار در نتیجه آن به سمت یک جهت خاص حرکت می کند.

2. ریتریسمنت یا اصلاح Retracement: این حالت به معنی حرکت قیمت به سمت یک محدوده خاص بعد از حرکت اولیه است. در این حالت، قیمت به سمت جهت اولیه خود باز می گردد.

3. ریورسال یا بازگشت Reversal: این حالت به تغییر جهت حرکت قیمت اشاره دارد. در این حالت، پس از اتمام حرکت اولیه، قیمت جهت حرکت مخالف قبلی پیش می رود.

4. کانسالیدیشن یا تثبیت Consolidation: در این حالت، قیمت در حالی که در حال جا به جایی می کند یا به نوعی تعادل است، در یک بازه محدود حرکت می کند و تلاش می کند تا به یک جهت خاص پیشرفت کند.

در هر یک از این حالات بازار، معامله گران باید بتوانند حرکت قیمت را به طور دقیق پیش بینی کنند تا بهترین تصمیمات را برای خرید و فروش بگیرند.

سوئینگ شکست  Failure Swing

سوئینگ شکست به موقعیتی گفته می‌شود که بازار در حال حرکت در روند صعودی یا نزولی است، اما قیمت نمی‌تواند آخرین سطح مقاومتی یا حمایتی را شکسته و به جای آن، سطح مقاومتی یا حمایتی قبلی خود را شکسته است. در این شرایط، Failure Swing  رخ داده است.

فیبوناچی

آموزش سبک معاملاتی ICT

از این ابزار برای تحلیل نمودار قیمت یک سهم استفاده می‌شود. بهترین نقطه برای قرار دادن این ابزار، نقطه شروع حرکت روند است. به این صورت است که نقطه اول آن را روی نقطه شروع حرکت انبساطی قرار می‌دهیم و نقطه دوم آن را روی انتهای حرکت انبساطی.

بلاک سفارش (Order Block)

آموزش سبک معاملاتی ICT

بلاک سفارش یا Order Block به آخرین کندل قبل از شروع روند اشاره دارد که نشان دهنده تأثیر بازارسازان بر روی سفارشات است. بلاک سفارش در دو نوع صعودی و نزولی وجود دارد.

بلاک سفارش صعودی به آخرین کندل نزولی قبل از شروع روند صعودی اشاره دارد و بلاک سفارش نزولی به آخرین کندل صعودی قبل از شروع روند نزولی اشاره دارد.

تعادل قیمتی (Equilibrium)

آموزش سبک معاملاتی ICT

در سبک معاملاتی ICT، وقتی قیمت بعد از حرکت انبساطی یا اکسپنشن وارد فاز اصلاحی می‌شود و تقریباً ۵۰ درصد حرکت خود را اصلاح می‌کند، به آن تعادل قیمتی یا EQ گفته می‌شود.

وقتی بازار در تعادل قیمتی قرار گرفت، بهترین فرصت برای ورود و سرمایه‌گذاری در آن ایجاد شد. برخی از کارشناسان معتقدند که اگر میزان حرکت اصلاحی بازار با نسبت ۶۸ درصد که همان نسبت طلایی فیبوناچی است، باشد، سرمایه‌گذاری با کمترین ریسک و بیشترین سودآوری را خواهد داشت. اما باید به یاد داشت که قرارگیری در منطقه تعادل یا EQ موقتی است و بازار ممکن است مدت طولانی در این ناحیه نماند.

ارزان (Discount)

در اصطلاحات تحلیلی بازار سرمایه، اگر پس از یک حرکت صعودی، قیمت به نسبت حرکت صعودی خود حداقل 50 درصد اصلاح شود، این نواحی به عنوان مناطق قیمت ارزان تر یا تخفیفی شناخته می‌شوند. به عبارت دیگر، نواحی قیمتی که در زیر ناحیه تعادلی یا با داشتن حرکت اصلاحی حداقل 50 درصدی قرار دارند، به عنوان قیمت ارزان شناخته می‌شوند.

گران (Premium)

اصطلاح “گران” به موقعی گفته می‌شود که پس از حرکت انبساطی، قیمت به اندازه 50٪ فیبوناچی به بالا افزایش یابد. در این مورد، تفاوتی در روند صعودی یا نزولی وجود ندارد. با این حال، در یک روند صعودی، قیمت‌های ارزانی که در زیر 50٪ فیبوناچی قرار می‌گیرند، به عنوان قیمت‌های پایین و قیمت‌هایی که در بالای 50٪ فیبوناچی قرار می‌گیرند، به عنوان قیمت‌های گران شناخته می‌شوند. در یک روند نزولی، قیمت‌های ارزان در زیر 50٪ فیبوناچی قرار می‌گیرند و قیمت‌هایی که در بالای 50٪ فیبوناچی قرار می‌گیرند، به عنوان قیمت‌های گران شناخته می‌شوند.

نقدینگی (Liquidity)

در روش معاملاتی  ICT، نقدینگی یکی از مفاهیم اساسی است که به دو صورت طرف خرید و طرف فروش وجود دارد. نقدینگی سمت خرید، سطحی در نمودار را نشان می‌دهد که خریداران حداقل قیمتی را که می‌توانند برای خرید پرداخت کنند، در آنجا قرار می‌دهند. در عین حال، نقدینگی سمت فروش، سطحی در نمودار را نشان می‌دهد که فروشندگان حداکثر قیمتی را که می‌توانند برای فروش کالا یا خدمات دریافت کنند، در آنجا قرار می‌دهند.

این سطوح نقدینگی به عنوان سقف و کف قیمتی مشخص می‌شوند که اغلب به‌عنوان مناطقی برای قرار دادن سفارشات خرید و فروش به‌کار می‌روند. با این حال، بزرگترین نقدینگی‌ها در این مناطق اتفاق می‌افتد که بازیگران بزرگ بازار از آنها برای پر کردن سفارشات خود استفاده می‌کنند.

خلا نقدینگی (Liquidity Void)

مفهوم خلا نقدینگی (Liquidity Void) در بازارهای مالی بسیار مهم است. این خلاهای نقدینگی (LV) به تغییرات ناگهانی در قیمت دارای اشاره می‌شوند که بدون نقدینگی کافی در بازار رخ می‌دهند.

در نمودارهای قیمتی، خلاهای نقدینگی به صورت کندل‌های مومنتوم با بدنه بزرگ و سایه نسبتاً کوچک نمایش داده می‌شوند که در یک جهت و بدون اصلاح حرکت می‌کنند. در این خلاهای نقدینگی به دلیل تغییر سریع و ناگهانی قیمت، معامله‌ای در قیمت‌های متفاوت در بازار انجام نمی‌شود. پس از رخ دادن این حرکت شارپ، انتظار می‌رود که قیمت دوباره به جایی که این حرکت شروع شده است، برای انجام معامله و جمع آوری دوباره نقدینگی برگردد (عموماً تا 50% آن برمی‌گردد). دلیل این حرکت شارپ و برگشت آن، خلا نقدینگی است که سبب عدم تعادل در بازار شده است.

شکار نقدینگی (Stop Hunt)

یکی از روش‌هایی که در سبک معاملاتی ICT به منظور خنثی‌سازی نقدینگی حاصل از فعال شدن حد ضررها یا استاپ لاس‌ها استفاده می‌شود، شکار استاپ یا Stop Hunt نامیده می‌شود. در این روش، با هدف به دست آوردن نقدینگی، شکست جعلی در بالا یا پایین منطقه‌ای که در آن نقدینگی وجود دارد ایجاد می‌شود. بانک‌ها عموما از خبرهای تاثیرگذار استفاده می‌کنند تا به کمک این روش، نقدینگی را به دست آورده و مثلا اگر قصد صرفه‌جویی در سفارش‌های سنگین خرید دارند، با ترغیب دیگران به فروش، سود بیشتری به دست آورند.

جهت ورود و ثبت نام در صرافی بینگ ایکس کلیک کنید
4.8/5 - (106 امتیاز)

نظر (6)

  1. منصور

    سلام خسته نباشید. ممنون از سایت و محتواهای درجه یک. ببخشید میشه یکی یه سبکی واسه خودش دربیاره یا حتما باید از روی یکی کپی بزنه؟

    1. سلام و عرض ادب. ممنون از همراهی تون.
      بستگی به استراتژی معامله شما داره. اگر بعد از تکرار و تمرین و آزمون و خطا بتوانید یک استراتژی برای خود داشته باشید، می توانید حتی با استراتژی های دیگران ترکیب اش کنید.

  2. زهرا هاشمی

    سلام . سبک آی سی تی با تعادل قیمتی فرق داره؟

    1. سلام و عرض ادب. نه یکی هستند.

  3. مهرداد

    سلام . وقت بخیر .
    من لنس و ار تی ام و عرضه تقاضا رو خوندم . الان در ام30 و ام5 دارم کار می کنم. اکی هم هست همه چی . به نظر شما سبک ای سی تی و پول هوشمند خیلی تفاوت دارند و کاربردی تر هستند از این سبکها یا نه ؟
    چون تصمیم دارم فاند و سنتیمنت رو شروع کنم . می خواستم راهنمایی بگیرم کدوم رو شروع کنم .
    ممنون .

    1. سلام و عرض ادب. وقتتون بخیر و شادی.
      مزایا و معایب هر کدوم را میگم تا بتونید تصمیم بهتری بگیرید:
      آی سی تی ict
      مزایا
      البته که این استراتژی معاملاتی مانند سایر روش‌ها مزایا و معایبی به همراه دارد. با این وجود یکی از محبوب‌ترین شیوه‌ها برای معامله‌گری حرفه‌ای به شمار می‌آید. در ابن قسمت سعی داریم مزایا و معایب سبک ICT را معرفی کنیم تا با خیال راحت برای آموزش پرایس اکشن ICT تصمیم بگیرید.

      این سبک از استراتژی معاملاتی نقاط قوت زیادی دارد که عبارتند از:

      مانیتور کردن نوسانات قیمتی براساس نقدینگی
      تشخیص محدوده‌های استخر نقدینگی و عدم وجود نقدینگی
      شناسایی مناطق بهینه و ایده‌آل برای ورود به معاملات
      شناسایی و استفاده از اوردربلاک‌ها
      عدم نیاز به ابزارهای پیچیده تکنیکال
      اجرای ساده و کاربردی

      معایب
      عدم توانایی برای شناسایی تمام تله‌های سرمایه‌گذاران بزرگ
      ضعف در بررسی جزئی ساختارها و قیمت
      ضعف در درک سایکل‌های کلی بازار
      عدم توانایی برای روابط مولتی تایم

      rtm
      مزایا
      بررسی پول هوشمند و سرمایه‌های بزرگ
      ریسک سرمایه‌گذاری کمتر
      بررسی دو تایم فریم برای اطمینان بیشتر
      تشخیص مناطق عرضه و تقاضا
      شناسایی سطوح حمایت و مقاومت

      معایب
      نیاز به یادگیری دقیق
      احتمال خطا
      نیاز به صرف وقت و آزمون و خطا
      پیچیده و سخت

      در هر رو روش تریدر توانایی شناسایی حرکت سرمایه‌های کلان در بازار را پیدا می‌کند و می‌تواند خود را با آن هماهنگ کند تا به سود کافی برسد. اگر بخواهیم میان روش RTM و ICT یکی را به‌عنوان بهترین معرفی کنیم باید بگوییم که انتخاب از میان این دو روش، بسیار به شخصیت و نوع معاملاتی که انجام می‌دهید بستگی دارد.

      به طور کلی، می‌توان سبک ICT را برای معاملات بازار فارکس مناسب دانست، در حالی که سبک RTM در تمام بازارهای مالی قابل استفاده است. برای یک معامله‌گر حرفه‌ای که سود و درآمد خود را از بازارهای مالی به دست می‌آورد لازم و ضروری است که با هر دوی این استراژی‌ها آشنایی داشته باشد، اما انتخاب هر کدام از آن‌ها به نیاز تریدر بستگی دارد.

دیدگاه خود را اینجا قرار دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *